- وی کردن
- افزایش پیدا کردن
معنی وی کردن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
توجه، اقبال، استقبال
شوهر کردن
رو کردن، توجه کردن، به کسی یا چیزی رو آوردن
Brace, Muscle
reforçar, musculoso
усиливать , накачать
verstärken, anstrengen
wzmacniać, budować mięśnie
зміцнювати , качати
reforzar, muscular
renforcer, muscler
rafforzare, rafforzare i muscoli
versterken, spier ontwikkelen
मजबूती देना , मांसपेशियाँ बनाना
memperkuat, membentuk otot
دعّم , عزّز
강화하다 , 근육을 만들다
לחזק , לפתח שרירים
加强 , 增强
強化する , 筋肉を作る
güçlendirmek, kas yapmak
kuimarisha, kujenga misuli
เสริม , สร้างกล้ามเนื้อ
শক্তিশালী করা , পেশি গঠন করা
مضبوط کرنا , پٹھے بنانا
پیمودن، درنوردیدن، پوییدن
تعقیب کردن آن، دنبال کردن آن
باز کردن، گشودن، حل کردن
رها کردن، آزاد کردن، ول کردن
درهم و برهم شدن موی سر، ژولیده شدن
پیمودن، درنوردیدن، توافق کردن در قیمت چیزی
کنایه از متوقف کردن
کنایه از سرپیچی کردن
بریدن رگ و پی پای انسان یا اسب و استر یا شتر با شمشیر، پی زدن، پی بریدن، پی برکشیدن، پی برگسلیدن
تعقیب کردن، دنبال کردن، کاری را دنبال کردن، ادامه دادن
کنایه از سرپیچی کردن
بریدن رگ و پی پای انسان یا اسب و استر یا شتر با شمشیر، پی زدن، پی بریدن، پی برکشیدن، پی برگسلیدن
تعقیب کردن، دنبال کردن، کاری را دنبال کردن، ادامه دادن
سپردن گذشتن (از راهی) طی طریق کردن، نوردیدن در نوردیدن پیچیدن (بساط طومار)، مردن نفس آخر کشیدن، یا طی کردن قیمت چیزی را. در بهای آن توافق کردن، یا طی کردن نامه. در پیچیدن آن
استفراغ کردن، خورده را از دهان بیرون آوردن